2. انسان و دین

دین همانند قانون، نظام و راهی تعریف می شود که رابطه انسان را با خالق و دیگر موجودات تنظیم می کند. به این دلیل دین دانشهایی را شامل می شود که از طرف خالق متعال به بعنوان راهنمای حیات قبل و بعد از مرگ به انسان عطاء شده است. انسان در حیاتش بدون اینکه به کسی ضرری برساند قواعدی را وضع می کند تا با در نظر داشتن حق و حقوق دیگران زندگی بگذراند، تا این مقطع زمانی کوچک را به شکل راحت سپری کند و حیات ابدی آینده را به ریسک نیندازد.

خداوند در کائنات موجودات گوناگونی خلق کرده است. اما در بین همه این موجودات انسان از جایگاه متفاوتی برخوردار است. برایش توانایی های برتری مانند، عقل، اراده، علم، ادراک، قابلیت مالک و حاکم شدن که دیگر مخلوقات از آن بی نسیب هستند عطا کرده است. لیکن این قابلیتها همچون تیغی دو لبه هستند. اگر لبه مثبت این قابلیتها مورد استفاده قرار گیرد به کائنات نظم می بخشد و برای بشریت خیر و برکت بسیار زیادی به بار می آورد. و اگر لبه منفی آن مورد استفاده قرار گیرد چیزهایی غیر منتظره ای را پیش روی می آورد و سبب آنارشی (هرج و مرج) می شود. راه را برای ظلمهای وحشت انگیز و جنگهای بزرگ باز می کند. برای آنکه این صفات و قابلیتها در انسان به شکل درستی مدیریت شود به قدرتهای دیگری نیز احتیاج است. آن نیز دین راستین است. نهایتاً این را نیز نباید از یاد برد که خداوند تعالی محتاج دینداری انسان نبوده و طاعت انسان از امرها هیچ فایده ای بر ذات حق تعالی ندارد. اما ما، سعادت اخروی به کنار، حتی برای اینکه به خوشبختی دنیوی دست یابیم مطلقاً بایستی اوامر دینی را اطاعت کنیم.[1]

همه ادیان الهی انسان را به شناخت و طاعت خالق خود فراخوانده اند.[2]

دین را پیامبران برای انسانها تبلیغ می کنند. اسلام، همه پیامبران را تصدیق می کند و ایمان به پیامبران را شرط مسلمانی بشمار می آورد. بر اساس اعتقاد اسلامی در بین پیامبران یکپارچگی و پیوستگی وجود دارد. پیامبران همه رسولان پیش از خود را تصدیق کرده اند و سپس مژده رسول بعدی را داده اند.[3]

در این حالت هر کسی حضرت محمد را بعنوان پیامبر قبول کند، دیگر پیامبران قبل از او را نیز قبول کرده است. در همین راستا حاطب بن ابی بلتعه، نامه رسان حضرت رسول الله به اسکندریه، چنین گفته بود:

«- ما تو را به اسلام دعوت می کنیم که خداوند تعالی این دین را برای انسانها برگزید. محمد مصطفی نه فقط تو را بلکه همه انسانها را دعوت می نماید. خشن ترین رفتارها بر علیه او از جانب قریشیان صورت گرفت. بیشترین دشمنی بر علیه او را نیز یهودیان کردند. و از بین انسانها بیشترین نزدیکی و صمیمیت را مسیحیان کردند. همانطور که حضرت موسی مژده حضرت عیسی را داده بود، حضرت عیسی نیز  مژده آمدن حضرت محمد را داده بود. تو را دعوتمان به قرآن، همانند آنست که تو معتقدان تورات را به انجیل دعوت می کنی. هر انسانی ناگزیر باید از امت پیامبری درآید که در زمان او آمده است. تو نیز از آنهایی هستی که در زمان حضرت محمد (ص) زندگی می کنی. بنابرین ما با دعوت تو به اسلام تو را از دین حضرت عیسی دور نمی کنیم، بر عکس انجام کاری متناسب با رسالت او را برای تو پیشنهاد می کنیم.»[4]

هیئت علمی دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، دکتر تیموتی گیانوتی(Timothy Gianotti) معتقد است که با انتخاب دین اسلام، دین قبلی را خود بیهوده ندانسته، بلکه مسیحیت مقدمه ای بوده تا به اسلام ایمان آورد. یعنی این مسیحیت مرحله ای بوده تا وی برای مسلمان شدن حاضر شود. با تاکید بر این ادامه می دهد که اسلامیت تمام مقاصد مسیحیت را نیز در خود دارد و اضافه می کند:

«-هدف اسلام آنست که نه فقط یک گروه مشخص از انسانها، بلکه تمام اجتماع را به سطح و درجه انسانهایی با ارزشهایی والا در نزد خدا درآورد.»[5]

حدیث شریفی که برادری پیامبران را بیان می کند،[6] و اشاره به اینکه می کند که اعتقاد تمام ادیان الهی در اصول اساسی مشترک است. یعنی دین حقیقی، از اولین پیامبر تا آخرین پیامبر بر اساس اصول ایمان و اخلاق عیناً باقی مانده است و تنها از بُعد اَشکال عبادات و احکام معاملات بعضی تغییرات را می بینیم.[7]

برای آنکه دین حقیقی یکی است، تشابهات در بین ادیان الهی رایج است. مثلاً اسلام امر به نماز می کند. در کتاب مقدس نیز وقتی از ارکان نماز سخن گفته شده این جملات آمده است:

“بیایید تا سجده کنیم و رکوع بجا آوریم؛ در مقابل رب خالقمان زانو زنیم.” (مزمور، 95:6)

“و هارون با موسی بر روی صورت افتادند.” (شماره ها، 16: 20-22)

“موسی با عجله به سجده افتاد و عبادت کرد” (خروج، 34:8)

“عیسی بر زمین افتاد… و دعا کرد.”  (متا، 26: 39)

“و حواریون بر صورت بر شدند…” (متا، 17:6)



[1] . پروفسور دکتر م.س.ر. البوتی، عقاید اسلامی، ص. 71-76.

[2] . خروج، 20:2-3؛ تنسیه، 6: 4-5؛ متا، 4: 10؛ کار رسولان، 17:26-28؛ قرآن کریم: زارعات، 56.

[3] . پروفسور دکتر او، ف، هامان، ماده “اسلام” ، دایره المعارف دین اسلام، استانبول 2001، 23، 4.

[4] . برای آنکه کل متن این گفتگو را ببینید نگاه کنید به. ابن قصیر، البدایه، 4، 266-267؛ ابن ساد 1، 260-261، ابن حجر، الاصابه، 3، 530-531.

[5] . احمد بوکن- آیهان ارییگیت، حیاتهای جدید، ج 1، 15.

[6] . حضرت رسول (ص) می فرمایند:

“من نزدیکترین انسان به پسر مریم هستم، پیامبران برادرانی با یک پدر و مادر هستند. در میان من و او پیامبر دیگری وجود ندارد.” بخاری، انبیا، 48؛ مسلم، فضایل، 145.

[7] . پروفسور دکتر او، ف، هارمان، ماده “اسلام” ،DİA، 23، 3.